گروه های به اصطلاح مقاومت بدانند مشکل افغانستان راه حل آمریکایی ندارد. آیا می شود در اوج خیانت غرب به آن اعتماد کرد؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۲ ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ | کد خبر: 174694 | منبع: | پرینت |
زود فریفته نشویم. القصه، میدان بازی بسیار وسیع و ما اندک کوچک هستیم. زیاد درگیری احساسات عاطفی در بازی های سیاسی نشویم که به ضرر ما تمام می شود. از جانب بیش از بیست میلیون انسان، تصمیم عجولانه نگیریم که نفرین تاریخ شده ایم. اجازه دهید تا مردم خود شان تصمیم بگیرند.
گروه های به اصطلاح مقاومت بدانند که چیزی در گذر زمان رخ نداده که مایه امیدواری باشد و بتواند دشمن مکار (طالبان) را محکوم به نابودی کند. تنها یک رشته از لفاظی های معمول قبل از انتخابات که هدف آن جامعه به شدت قطبی شده ای امریکا است و این موضوع، بحث طالبان را بالا کشیده است.
طالبان ابزار مناسب، کار آمد و به درد بخور در خدمت منافع قدرت های بزرگ است. امریکایی ها هم بسان دیگر قدرت ها از این گروه سهم خود را بر می دارند و دنبال منافع خود اند. مگر چیزی شده که این ها این قدر از اظهارات غرض گونه یک سناتور امریکایی که نقش چندانی در سیاست گذاری های بزرگ امریکا ندارد، به وجد آمده اند؟ گروه های به اصطلاح مقاومت برضد طالبان باید بدانند که اساساً مشکل افغانستان راه حل آمریکایی ندارد. راه حل رشد غیر سرمایه داری امریکایی که (منافع شرکت های بزرگ اسلحه در آن نهفته است)، بدون جمهوریت آمریکایی، بدور از وحدت ملی و افغانستان واحد کنونی، جغرافیای مستقل اساس حل ماجرا باید باشد این کجروی ها، نشان از انحراف اخلاق سیاسی در میان به اصطلاح مخالفان طالبان دارد. ما نیاز به یک راه حل فیصله کن داریم تا مسیر های امتدادی که سازش با غیر تاجیک ها و روندهای این چنینی آمریکایی را ببندد.
راه حل، یک جنگ میهنی است در محدوده فکری تاجیک اندیشی. جنگ میهنی تاجیک ها و بس که به دور از گزند آفت معامله گران سیاسی(لومپن های) بیست سال اخیر باشد و زمینه را برای نسل سیاسی رادیکال، قاطع، با برنامه و متعهد به آرمان جمهوری دموکراتیک خراسان شمالی، در محوریت سوق الجیشی هندوکش ها باز کند.
حل معضل کنونی افغانستان، نیازمند یک جنگ فیصله کن است. جنگی با رهبری مدبرانه، با دید بزرگ سیاسی و معقولیت بالای فکری. رهبری این جنگ باید، توانمندی خاصی برای پیشبرد جنگ داشته باشد. همانند مائو که در اوج جنگ با ژاپنی ها چون توان حکومت چان کای شیک را ضعیف دید و اراده لازم را برای برنده شان در آن مشاهده نکرد، دست به کار شد و برای آزادی کشورش جنگید. ما نیازمند مائویی هستیم که ده هزار کیلومتر از ایالت شانسی تا پکن پیاده و با تدبیر جنگید. همسان وی باید این نسل مبارزان، امپریالیسم و سگ های زنجیری اش را نفرین کرده، قاطعانه طرد کند. هرگونه راهی را برای ظهور و حضور دوباره این معامله گران بی خاصیت ببندد. نسلی با یک آرمان بزرگ ازادی خواهی و استقلال، باید روی صحنه بیاید و سرمایه داران بی کفایت و خاین را که بواسطه سیاست، صاحب میلیون ها دالرشده اند، به محاکمه عدالت تاریخ بکشاند.
در واقع، این نسلی از سیاست مداران معامله گر، با این شعبده بازی های مسموم کننده و منسوخ در پی استفاده از ادبیات مقاومت هستند و هر فرصتی را یک موهبتی برای رسیدن به ارگاه و بارگاه می دانند. در حالیکه در گذشته در آزمون های تاریخی، ناکام مانده اند، دوباره در تلاش بخت آزمایی اند. مردم چطور بالای این ها اعتماد کرده و حساب باز کنند. مگر حافظه تاریخی مردم ما به این اندازه ضعیف است که فرار این سیاسیون دکاندار را فراموش کنند؟ واقعیت مساله این است که مردم حق دارند، این ها را نفرین کنند.
در شرایطی که افغانستان در سیاهچاله امنیتی فرو رفته و تروریسم ابدی و تندروی ویرانگر و نابود کن تمدن بشری، عزت و فرهنگ تاریخی ما در بوته نابودی قرار گرفته و سرنوشت مختوم آن شده است، داد از سازش و دموکراسی خواهی و ادا های دروغین و دماگوژیک، خندیدن به ریش خود است. مگر می شود به یک پلنگ گرسنه همانند تروریسم قومی و تباری که در دامن دشمنان تاریخی ما پرورده شده اند، کیک بم بم داد و از خوردن گوشت، آن را منصرف ساخت؟ این ها مگر عقل این پلنگ را همانند خود منجمد فکر کرده اند؟ در حالیکه این ها دقیقا راهنمای همان پلنگ گرسنه هستند که اخرالامر، خود نیز طعمه آن خواهند شد، اما با آن هم در تلاش پوره ساختن حرص بشری خود هستند.
آیا اگر قرار باشد تحولی رخ دهد و امریکا تصمیم گرفته باشد این گروه تروریستی را که نتیجه خوبی کارکردی داشته، کنار بزند، قانون جدیدی در شرف اجرایی شدن است تا سنت دیرینه تیوری توطئه را خنثی سازد؟ اگر چنین باشد، پس این قانون جدید جنگ، تابو شکنی و استحاله تاریخی را نوید میدهد؟ آیا مقاومت گران بی تفاوت، نمی دانند که منطقه و فرا منطقه در جستجوی منافع خود است تا از کارت طالبان و گروه های همسان آن، استفاده ببرند؟ اگر چنین است مساله هژمونی منطقه همانند هژمونی ایرانی، عربی، ترکی، تاجیکی، چینایی و روسی چگونه خواهد بود؟
آیا منطقه اجازه بازگشت چنین تفکر هژمونی خواه مثلا از طرف ایران را می دهد؟ یعنی روس ها، چینایی ها، هند، ترکیه و اعراب افغانستان را به ایران سپرده اند؟ یا برعکس مساله، ایران اجازه می دهد تاجیکستان، روسیه، چین، پاکستان، ترکیه و اعراب، به عجین ساختن بستر هژمونی خود، اقدام کنند و با خاطر راحت آن را پیش ببرند؟
من فکر می کنم منطقه و فرا منطقه بخصوص روس ها نسبت به قضیهای افغانستان خیلی حساس هستند. اجازه نمی دهند تا کسی صاحب یکه تاز آن شود. حال آنکه قضیه اکراین با بن بست مواجه است، مساله خاورمیانه در هاله ی از ابهام فرو رفته و ابعاد وسیع تری بخود می گیرد، افریقا در گیرو دار کودتاها غرق است و هژمونی غربی در آن روبه افول است، مساله تایوان کماکان به خط درگیری احتمالی میان امریکا و چین مبدل خواهد شد، چگونه می توانیم خود را در این بازی های خطرناک میان ابرقدرتها، حفظ کنیم؟ اصلا جایگاه ما در این بازی ها، کجا است؟ نگاه قدرت های بزرگ به مساله افغانستان، چگونه خواهد بود؟
روشن است که تمام این قضایا یک میدان باج گیری دارند. آن هم افغانستان است و یا اینکه اگر معادله در این نقاط یاد شده، تغییر بخورد، مساله افغانستان چگونه خواهد شد؟
مثلا اگر به فرض روس ها در اثر اندک فشار مساله اکراین را فیصله کرده وجسور تر عمل کنند، نگاه بعدی راهبردی آنها جبهه جنوب نخواهد بود؟
ایران در معامله های بزرگ میان چین، روسیه و آمریکا، چه نقشی را بازی می کند؟
مثلث متفقین اسیایی تا کجای کار تفاهم خودی دارند؟
آیا چین به روسیه فاتح، اجازه می دهد افغانستان را ببلعد؟
ایا روس ها حضور گرم و روزافزون چین را در افغانستان، تحمل خواهند کرد. نقش ژیوپولیتیک شیعه در منطقه و تلاش ایران برای هژمونی شیعه طلبانه، در کجای معادله جای ما تاجیک ها را محفوظ نگهمیدارد؟
اساسا دیده می شود که صورت اصلی قضیه در تقابل شرق و غرب، وجهه جدید تقابل میان آنها در دکتورین تقابل تمدن ها است. اصلا اگر به قضیه اکراین نگاه کنیم، تقابل تمدن ارتدوکسی با تمدن غربی است.
مگر پیشروی ناتو برای روسیه دچار یک هزار مشکل، معنای جز هژمونی فرهنگی دارد؟
به این اساس تصور می شود که در وجهه جدید جنگ تمدن ها، تمدن کنفیسوس و ارتدوکس در برابر تمدن غرب، جاپان و آمریکا قرار دارد. کشور های ضعیف اله دست است تا بستر مناسب بازی را مساعد سازند. به سرباز گیری بپردازند و چوب سوخت آن را فراهم کنند. ما در کجای این معادله قرار داریم؟ اصلا می شود در اوج خیانت غرب به آن اعتماد کرد؟ پس نباید زود بر افروخته شد و با تغییر های تاکتیکی قدرت های بزرگ، شور و شعف براه انداخت. ما باید تاریخ را بیشتر از غذا سه وقت در روز، مدنظر گیریم. نه امریکا و نه هم دیگران، بازی ای به نفع ما انجام میدهند. تمام فلسفه تقابل میان آنها، منافع راهبردی، تقابل فرهنگی و تلاش برای هژمونی سیاسی است. چیزیکه به هیچ صورت به نفع ما نیست.
عبدالناصر نورزاد
>>> یک متل مشهور است که میگویند:
هرکس که نان دهد، او فرمان دهد.
در حال حاضر امریکا هفته وار چهل میلیون دلار به بانک مرکزی افغانستان،غرض خورد و خوراک و معاشات و پول برق وارداتی و سایر مصارف ،انتقال میدهد.
در دهه هشتاد میلادی قرن گذشته در زمان موجودیت قوای شوروی در افغانستان ،این وظیفه را شوروی به عهده داشت.
در دهه نود میلادی،بعد از تجزیه شوروی و آمدن مجاهدین به افغانستان،وظیفه نان دادن افغانستان را نه روسیه به عهده گرفت و نه هم امریکا.
در نتیجه جنگ های داخلی و تشکیل گروه طالبان و انفلاسیون استروتومی که یک دلار معادل ده ها هزار افغانی بود.
بعداً حادثه یازدهم سپتامبر شد و امریکا به افغانستان لشکر کشی کرد و در نتیجه نان دادن افغانستان به دوش امریکا و کشور های اروپایی افتاد.
بیست سال جنگ دوام داشت،نه تنها جنگ طالبان در مقابل دولت کاهش نیافت،بلکه تشکیل جبهه مخالف تاجک ها و هزاره ها و ازبک ها در مقابل دولت اشرف غنی ،به بحران امنیتی در افغانستان زیاد تر دامن زد.
امریکا مجبور شد قوای خود را از افغانستان بیرون کند و دولت را به طالبان تسلیم کند.
حالا هم امریکا و هم کشور های منطقه ،آرامی خویش در موجودیت امنیت در افغانستان میدانند.
بنأ هیچ کشور منطقوی و فرامنطقوی در فکر پشتیبانی از کدام گروپ نیابتی علیه دولت طالبان نیست،بشمول ایران.
این موضوع را طالبان نیز میدانند ،بنأ از فرصت استفاده کرده ،از جنبش طالبان پاکستانی یا تی.تی.پی،بخاطر آزادی و استقلال شان از زیر تسلط پاکستان،دفاع میکنند.
حملات انتحاری را در پاکستان برضد نیرو های امنیتی این کشور براه می اندازند.
پاکستان نمیخواهد از گزینه نظامی در مقابل افغانستان استفاده کند و اگر هم استفاده کند.به شکل محدود خواهد بود.
اما اخراج پناهندگان افغانی از پاکستان و مصدود کردن سرحدات در برابر مال التحاره افغانی از جمله گزینه هایی است که پاکستان روی دست گرفته است.
از طرف دیگر افغانستان در محاصره گروه کشور های شانگهای قرار گرفته است. و این که این کشور ها چطور افغانستان را در اتحادیه خویش با موجودیت گروه طالبان در قدرت،شامل خواهند ساخت،آینده نشان خواهد داد.
>>> 💦👈 سیاف-پشتوزبان در سر آنها کلاه گذاری کرده است، سیاف پشتون-درونطالبانی در سر همه شان کلاه حیله-فتنه ای را گذاشته است به استثنای (داکتر لطیف پدرام حفظ الله تعالی) فریب ناخور که هوشیار بیدار و شجاع است.
>>> 💥 سیاف استخباراتی که در رژیم سابق افغانپشتونتالبان، بر علیه احمد شاه مسعود برنامه هلاکت او را طرح ریزی نمود و مسعود-خوشباور را در ترور بست و کشته شد.
اکنون سیاف این تاجک و هزاره ازبک ها را زیر دم و اوده گرفته است.
و بدون تعجب، که روزی بطور یکجا سر اینهارا هم زیر بال شان میکند.
>>> 🤫 بهترین گزینه یا مشوره این است که سیاستمداران خودباخته اوشتکی، چون تاجک هزاره ترکمن ازبک تاتار و... مانند محقق لنگی-چپنی و بزله گو ناکاره، اعطا محمد لافزن خودفریب، دوستم لوده شوروایی، خلیلی معامله گر پله بین، صالح احساساتی پشتون-مشرب، ربانی بیکس منزوی، مسعود استعمالی و دیگرانی آزمایش شده خطا، از امید سه-تای قوچ-آمریکا و غرب دل تانرا جم کنید،
👈 و زیاده ازین خود تانرا سیاستمدار یا رهبر و بزرگ مردم قلمداد نکنید و سبب کشتار مردم عام نشوید و میدان مبارزه را به تعدادی داوطلبان و افراد شجاع دلیر سیاستمدار زباندار قاطع جدی که سرتیر و فهمیده و اهل کار و کارکشته باشند به آنها مسئولیت را سپزدا رها کنید و بازوی آنها شوید که روزی پشیمان می شوید
>>> بله گروه منفعت طلب مقاومت قدرت طلب
>>> تنها راه حل میثاق شهروندی است.
>>> جنگ میهنی! هههههه
بگیل شده دوباره به میدان نمیاید
>>> احمد شاه مسعود انسان جالبی بود
چاشت روز را با ایران میزد
ظهر را با آمریکا و شب را با عربستان سیر میکرد
افغانستان اصلا مشکل شهروندی دارد
قومیت معنای کلان است
>>> بازگشت روسها به افغانستان؟ این شبیه به یک جوک است.روسیه اگر با اوکراین صلح کند ویا پیروز شود خودش را دوباره داخل چاه عمیقی بنام افغانستان نمی اندازد.روسیه دانسته که افغانستان هیچ وقت رنگ صلح و آرامش به خودنمی گیرد.منطقه ای خودمختار با گروهی خونریز و نادان وبی وطن که با جهان سرستیز دارد
>>> سیاست معنی اش بازی و ادره امور یک کشوراست، پس هرکه میخواهد بازی کند خرد سیاسی حکم میکند در میدان سیاست بازی کند تا بازی را ببرد ،درغیران برای باخت هیچ وقت دیر نیست
>>> 💦🕳 دوستان عزیز !
(همین تاجک بودن، هزاره بودن، ازبک بودن ترکمن بودن تاتارا بودن، ایماق بودن، قزاق بودن و یا قرغیز بودن) قوی و بزرگ در موضوع زیر خلاصه و منسجم شده است.
✍ قابل تفکر است، همانگونه که افغانپشتونهای ناقلین همه شانرا یک افغانپشتون می دانند که چه از وزیری یا جتای پاکستان باشد یا چه از جولا یا کوچی یا شهری شده نا-افغانستان باشد، اینها میگند همه ما پختون=پشتون=افغان هستیم و باید باشیم!؟
✍ بعد از شروع جنگ اکراین، همه جنگ ها بعد یا جنبه ایدئولوژی زبانی-تباری را بخود گرفته که در کل جهان حالا مسئله ایدئولوژی با هویت تباری-زبانی مهمترین اصل نیروی امنیتی یک جامعه است که شناخت هویت امنیت و حمایت شانرا تضمین میکند.
✍ که یگانه مسئله یا قوت برد مردم، صرف (فارسیزبان یا ترکتبار بودن) است و بس.
✍ که با همین ایدئولوژی گسترده (زبانی-تباری تان) که شامل موضوع تاریخی و جغرافیایی شما نیز است و چنین نیرو و سرزمین عظیم را در داخل کشور و هم در کشور های همسایه دارید، که حامیان و حمایت بزرگ را دارید که هم در برابر تروریستان قومی و هم در برابر تجاوزگران ناقلین دست و زور نهایت بالایی را دارید،
✍ پس ازین موضوع (زبانی-تباری) تان دور و غافل نمانید یا غفلت نکنید که در همین قضیه هویتی قوت و پیروزی دایمی تان نهفته است یعنی با هویت فارسیزبان=ترکتباران بودن، که هم مسلمان واقعی، مردم فرهنگی و هم دانشمند هستید و هم شناسه انسانی را دارید و...
>>> 💯 همشهریان محترم!
تنها از هزاره بودن، از تاجک بودن، از ازبک بودن یا تنها از ترکمن بودن تان چیزی جور نمیشود و به اهداف تان نمی رسید.
✍ اگر انسان هستی و مغز در سر داری، اکنون که دیده و می بینید که دشمن همه ای تان مردم افغانپشتون=پشتوزبانان متعصب است و بس.
✍ نام طالبان یک پوش از نام افغانپشتونهای حیله گر است که بنام دین و جهاد جنگ قومیپشتونی را بر ضد شما (مردم فارسیزبان=ترکتباران) در تخار، در سمنگان، در هرات، در دایکندی، در فاریاب، در غور، در بامیان، در برچی و خیرخانه کابل، در پنجشیر، در زابل، در اندراب، در قندوز، در بدخشان و غیره جا ها براه انداخته است.
✍ عقل اگر داری، همین روزانه رژیم افغانپشتونی کینه توز در برابر احکام خداوند و فرمان پیامبرش سرکشی کرده و دارند، که فقط دروغ، فتنه، تعصب و بدگاره گی با ریش مردار-جنده لباس شان که دیگر چیزی نمیکنند که همه شان درون-کافر بیفرهنگ و سرگینی آمده ما را مسلمان-پشتونی می سازد !؟,...
>>> به ببنندها هزاره همی پشتون که به شما لالا میگه اگه تاجیک با ازبیک با ترکمن واواوووئ شما بخی از افغانستان بداند باز ای قدر از مسلمانی پشتون نگو با اگر حرف از اسلام بشه تاجیک ترکمن وووو همه یک مذهب هست حنیفی وسنی پس پیاز کی قاتی میوه میشه تو لالا این توهین که تو به اسلام اینها میکنی انگا به اسلام تاجیک با ترکمن یا به تمام مسلمانان سنی مذهب افغانستان میکنی کی ماش کی نخود وکشمش پسته توت خورد لالا پس شما هزارها مثل اینها هستی امی دامن پشتون بگیر که شما خو همی میگه لالا اگرقوم دیگر به شما بغیر بزعاله دیگر بگویند دیگه اختیار داری اگر هر قوم سر قدرت باشد به شما زیر دست هستی دیگه خود دانی
>>> پنشیری ها تنها احمد مسعود را متهم نساخته اند که در ترور احمذ شاه مسعود سهم داشت باقی همه را درموضوع دخیل میدانند
هرکس که خوش شان نیامد می گویند در ترور مسعود سهم داشته است
غ
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است