تلکس شایعات | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ ۱۴۰۳/۴/۴ | کد خبر: 175587 | منبع: | پرینت |
سه سال حدس و گمان؛ سر انجام به واقعیت پیوست.
پس از اعلام موجودیت جبهه آزادی که تا مدتی رهبران آن هویت خود را پنهان می کردند، گمانه زنی ها سیاسی این بود که رهبری این جبهه را حمدالله محب مشاور شورای امنیت غنی بدوش دارد و هدف از ایجاد این جبهه، جلوگیری از قدرت مند شدن جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود است.
اما سخنگویان این جبهه که هم چون هبت الله ریگ در کفش داشتند، حاضر نبودند چهره های خود را نمایان و به این گمانه زنی ها پاسخ دهند؛ تنها با فرستادن اعلامیه های غیابی بسنده می کردند.
با توطئه ای که منجر به شهادت دوتن از بهترین فرماندهان این جبهه به نام «امیر و اندرابی» که هر دو تاجیک تبار و دشمنی آشتی ناپذیری با طالبان داشتند، این گمانه زنی ها را تقویت کرد که جبهه آزادی در واقع روی دیگر از حکومت سرنگون شده ای غنی است و تنها یک هدف دارد: کشتن بهترین فرماندهان تاجیک ضد تالب همچون بیست سال گذشته که آنان را به جنگ در هلمند می فرستادند و طالبان را پیشاپیش در جریان می گذاشتند تا کمین بگیرند و مجال ندهند زنده بر گردند.
امری که باری نماینده ی کندهار در مجلس نمایندگان به نام ایوبی بر صحت این موضوع این گونه مهر تایید گذاشت: غنی را گفتم تلفات نیروهای دولتی زیاد است، غنی گفت: گوشت را نزدیک بیار، در گوشم گفت: من در جریان هستم، بگذار بمیرند این ها همه ملیشه هستند؛ ملیشه در اصطلاح سیاسیون پشتون به تاجیکانی می گفتند که علیه طالبان پشتون می جنگیدند و مقاومت می کردند.
روی هم رفته، پس از شهادت امیر و اندرابی، این گمانه زنی ها را در افکار عامه تقویت شد که جبهه آزادی یک دام دیگر بر علیه نیروهای مخالف طالبان است؛ سر انجام داکتر یاسین ضیا که گفته می شود اصالتا از ناقلین شمالی است و دلیل نوازش های بی پایان او توسط غنی نیز ریشه در همین مسئله داشت؛ اما او خود را در لباس تاجیک جا زده است.
بازداشت قیصاری اوزبیک تبار و علی پور هزاره تبار توسط او از آدرس جامعه تاجیک، یک نیرنگ سیاسی غنی جهت ایجاد فاصله بین این اقوام هم سرنوشت بود که موفقانه توسط او عملیاتی شد و یک کار نامه ای سیاه در دامن او باقی ماند!
سر انجام ناگزیر ساخته شد تا در رسانه ها ظاهر و خود را به عنوان رهبر جبهه آزادی معرفی کند تا بیش از این بر اعتبار این جبهه در جامعه تاجیک لطمه وارد نشود.
اما با گماشتن داود ناجی که خود یک مهره استخباراتی و وابسته به انگلیس و قبلا مشاور شورای امنیت توسط این کشور به غنی و محب معرفی و ایفای وظیفه می کرد، بر تمام سه سال گمانه زنی ها، مهر تایید گذاشت که این جبهه به واقعیت کلام که از سوی غنی مدیریت و برای تضعیف جایگاه جبهه مقاومت ایجاد شده است. و الا اگر مساله ترکیب قومیت باشد، دانش آموختگان خوش نام و با دانشی در جامعه هزاره است که «ناجی» به خاک پای هیچ یکی از آنان از هیچ دید و زاویه نمی رسد.
امیدواریم جوانان تاجیک که از حس میهن دوستی و آزاده منشی به این جبهه پیوسته اند، بلافاصله صف این جبهه و تیم تاجیک ستیز او را رها و به جبهه مقاومت و سایر جبهات خودی بپیوندند تا در دام و نیرنگ قبیله گیر نکنند و شاهد حادثه ای تلخ دیگری از جنس حادثه ای اسارت امیر و اندرابی نباشیم!
جلالی
(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)
>>> جزاک الله به هوش تان ۱۰۰۰ نمره دارید .
اریا
>>> 👬 همیشه گفته می شود که مداریگران افعانپشتونی با استفاده از زبان فارسی و تکلم با فارسی (جوانان خوشباور فارسیزبان را فریب داده کشته اند.
ماکرین پشتونیست با استفاده از عناوین نوشته شده به زبان فارسی، (مردم، سیاستگران و مبارزین فارسیزبان را) بطرف خود جلب و گرفتار کرده و بعدا آنها را یک به یک ترور کرده و به دام قتل گرفتار کرده اند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است