استحاله ملی در دستورکار تمامیت خواهان از امان الله خان تا طالبان؛
بعد از ختم جنگ بین حکومت هند بریتانوی و دارالسلطنه کابل، خط دیورند رسمآ از سوی امان الله خان تایید گردید. بزرگان پشتون های آنسوی خط دیورند که بیشتر مشهور به «باجوری» ها بودند، در دربار کابل آمدند و برای امان الله خان گفتند که: ما در رکاب تو شمشیر زدیم و در واقع با هم این جنگ را به پیروزی رسانیدیم، حالا ملک ما تنگ، حاصلات ما محدود و زندگی ما دشوار و غیر قابل تحمل است. ما چه باید بکنیم؟ امان الله خان به آنها گفت که:
- هیچ تشویش نکنید، ملک ما (افغانستان) بسیار وسیع و کلان است و شمال افغانستان زمین های حاصلخیز دارد، شما را در شمال جابجا میکنم و تمام سهولت های لازم را برای تان فراهم می نمایم.

امان الله خان برای اینکه به انتقال ناقلین صبغه قانونی بدهد، «نظامنامه ناقلین» را در 12 ماده تنظیم و باطبع و نشر نظامنامه هویت رسمی به آن بخشید. این نظامنامه ناقلین به تسخیر سرزمینی شمال از سوی وزیرستانی ها و باجوری ها، جنبه قانونی داد و زمین های ساکنان شمال -عمدتآ اوزبیک ها- مفت و رایگان در اختیار باجوری ها قرار گرفت و صاحبان اصلی زمین ها را فراری ساخته و یا به دهقانان زمین های خودشان تبدیل کردند.

زنده یاد طاهر بدخشی آن ابر مرد مبارزه و سیاست زمانی مقاله تحت عنوان «استحاله ملی» نوشت که در این مقاله از تغییر ترکیب جمعیتی در شمال افغانستان سخن گفت و آغاز این تغییر دموگرافی را ناشی از جابجایی ناقلان پشتون های آنسوی خط دیورند دانسته و تسخیر سرزمینی شمال افغانستان را به شدت نقد کرد و آنرا استبداد ملی نامید.

در دور اول طالبان وقتی اسماعیل یون کتاب «سقاوی دوم» را نوشت در آن همین تغییر ترکیب جمعیتی در کل افغانستان را فرمولبندی کرد. در این کتاب از فارسی زدایی سخن گفت و قید نمود که افغانستان باید رسمآ تک زبانی (تنها زبان پشتو) شود و مناطق مرزی افغانستان به شمول پنجشیر از نفوس کنونی تخلیه گردد و پشتون ها از جنوب و شرق -به تبع پشتون های وزیرستانی- بجای آنها در تمام مرزها از شمال تا غرب جابجا شوند.

در واقع طالبان از دور اول تا این دور بر اساس نظامنامه ناقلین امان اللله خان و مانفیست «دویمه سقوی» اسماعیل یون عمل کرده و میکنند. جابجایی وزیرستانی ها در اطراف کانال قوش تپه و سرانجام فیصله کابینه طالبان میتنی بر توزیع تذکره الکترونیک افغانستان برای پشتون های پاکستان در امتداد آنسوی خط دیورند در همین راستا صورت میگیرد.

اینها همه نشان میدهد که ما به سمت شکل گیری «نظام سلطه» در حرکت هستیم که شاخص های آن در جرگه خیبر پشتونخواه مطرح گردید و از امان الله خان تا طالبان در پی تکمیل این پروژه ای ناتمام بوده و می باشند.

علی تقوایی

>>>   حق را نوشتید

>>>   هیچ وقتی غاصب با فکر آرام نمیخوابد و غصب تا بی نهایت دوام نمی آورد ، نمونه اش همین ۲۰ سال اخیر است.

>>>   امان الله خان زمین های سمت شمال را به شاخه باد کرد و هزاره ها ی وحدتی دروازه های گسترش دست درازی ایران را در افغانستان باز کردند.
پشتونهای متعصب از قبیل اسماعیل یون افغانستان را مال مادرش حساب کرد و مثل صهیونیستها در فکر نسل کشی و استبداد قومی بود و است و وحدتی ها ی هزاره. در فکر توسعه شیعه گری تعصب آمیز در افغانستان گردیدند. عده ای از تاجیک‌ها در قالب شورای نظار در فکر جیب پر کردن و خراسان بزرگ افتادند و عده ای از ازبک‌ها هم قصر ها آباد کردند و رهبران شان یک دگر را به تجاوزات جنسی بر یکدگر متهم ساختند.
در میان این همه ، بی بندوباری ها از هر قوم و قبیله بالاخره طالبان. با حمایت پاکستان و امریکا خر همه را زد و بردند. حتی جنرال اختر پاکستانی طراح جهاد (( غارت افغانستان )) بیش‌ترین علاقه و عشق خود را به گلبدین حکمتیار و مولوی خالص ابراز میکرد، همانطوریکه علی مزاری را اخوند ها دوست داشتند.
از چهل سال بدینسو پاکستانی ها برای پشتونهای قبایلی و پشتونهای متعصب ، بیسواد ، در قصر سفید امریکا لابی گری کرده و به آمریکایی‌ها فهماندند که اگر میخواهید در افغانستان. دست دراز داشته باشید گزینش بهتر از پشتونها نیست. ...تاجیک‌ها شینگ خود را در بیست سال حاکمیت معلوم کردند .
مقصد امریکا از پشتونهای وطنپرست ، سیکیولر نیست. آمریکایی‌ها به پشتونهای چون طالب دلچسپی دارند. به تاجیک‌هایی چون شورای نظار دلچسپی داشتند که هیچ یک از این گروه ها نماینده ای کسی نیستند.
شهید طاهر بدخشی با بریدن از حزب بزرگ‌ترین اشتباه را کرد. او باید در درون حزب و در کنار افرادی چون ببرک کارمل باقیمیماند تا ویرا در ادامه و تطبیق. برنامه حل مسایل ملی یاری رساند.ببرک کارمل گامهای عملی ر) در ابن راستا برداشت ولی توطیه های درون حزبی و خارجی او را از صحنه خارج کرد و آنچه هم بدست آمده بود برباد شد.
جای بسیار تعجب ‌تاسف آست که تمام تاجیک‌ها و هر)ره ها از عبدالرحمن خان ، امان الله خان وغیره گله ها دارند ولی از کسی که مشعل عدالت اجتماعی و تساوی حقوق ملیتها را در دست داشت ، یاد نمیکنند ...تا آن راه را دوباره از سر گیرند.
له هر حال امروز هر مصیبتی که بنام ملیت زدایی در افغانستان است همه اش از دست رهبران تان و از دیت شما قلم بدستان است که جرات گفتن حقایق را ندارید....
شناور
ب

>>>   همه درد ها ومصیبت ها ازعدم همفکری ویکپارچگی اقوام کوچک این سرزمین است .
اینهاخوب چانس های داشتند که ازآن استفاده نتوانستند باید متحد درمقابل آنان می ایستادند وبرمبنای یک شعار(حتی سگ باشد وپشتون نباشد)حرکت میکردند واین یگانه اسلحه وبهترین راه درمقابل استحاله وتمامیت خواهی ها بود .واقعا باید اعتراف نمائیم که سیاست راچندان بلد نبودیم وازطرف دیگر هریک دنبال منافع شخصی بود ،یادما هست که میگفتم برای فلان شخص که ازغیر پشتون هست رای بدهیم تایک سنت شکنی شود،متاسفانه بعضیها حرفهای راازسوابق وپدروقبیله آن شخص یادمیکرد.به هرصورت حالا باید در قکرآینده بود وازگزشته ها آموخت وقدری ستراتیژیک فکرنمائیم .واقوام کوچک این سرزمین سرنوشت ومنافع مشترک دارند.به قول مولانای بزرگ که تقل میکند :حکیمی زاغ ولک لکی رادریک چمن زارکنارهم دید،متعجب شد که اینها ازجنس هم نیستند ولی چراباهم اند،خوب دقت نمود که هردوی آنها لنگ بودند.پس اقوام کوچک باید دست به دست هم دهد وقدرت به وجود آورد وازمنافع شان دفاع نمایند.
با احترام "نظری"

>>>   به نویسنده محترم و نظر دهندها تازه به دوران رسیده از تاریخ افغانستان حساب کنید به غیر از این چهل یا پنجاه سال شما به این کشور کدام خدمت کرده داری یا در مقابل کدام اجنبی قد عالم کردی یا بر این سرزمین کدام حکومت کرده داری اگر این چهل یا پنجاه سال خود را قیوم افغانستان میدانید اون هم بغیر وطن و ملت فروشی نوکر اجنبی اگر غیر از اینها است شما قضاوت کنید این کشور سی صد چند ساله در برابر تجاوز کاران یا اشغال گران کی صف آرای کردن بسم الله تعرف نکنید این کشور مال افغانها است و خواهد بود حال هرکی خود را افغان بداند فرق نمیکند با چی کویش با چی زبان صحبت میکند اگر کسی غیر از افغان خود را صاحب یک کشور مفت به نام افغانستان بداند آیا جواب شما به این تور مفت خورا چی است آمریکا را خو دیدی با من من ش کوش فلک کرده روان بود که پنجاه ت کشور هم همراه خود آورده بود بیست سال جنگ تمام عیار راه انداخت چه شد این افغانها بود که بگیل ش کرد اگر دعوه خرثی شود باید انگلیس صاحب نصف جهان باشد خود تان حساب کنید وفکر کنید به مغز نخودی تان یکمی فشار بیارید باید یا ایران یا ترکیه یا روم دعوه را شروع کند که این کشورها مال ما اس از افغانستان بگیر تاجیکستان ازبکستان قزاقستان آزربایجان ارمنستان تا بهرین جزیرت العرب یا ترکیه یا روم یکمی فکر به این کله بیمغزت تان کنید با نویشتن یا مقاله دادن کشور داری میشه نی نمیشه اون هم در خارج از وطن خود شما تقاضا دارید یک بیاید برای شما بجنگد یک کشور دو دستی تقدیم تان کند شما بر سر قدرت باشی دیگه شما بهتر میدانید کی به کی چی به چی میشه باز هم شما نه ظرفیت داری کشور داری نه ظرفیت ملت داری دارید به شما بیست سال فرست وچناس داده شد وداشتی شما در این بیست به ملت چکار کردین وچی دست آورد دارید هیچ نداری حال من دست اورد تان برای تان یاد ور میشم 1 بی حجابی زنان افغانستان 2 ترویج فحشا وبی دینی رشوت اختیتاف دوزد زور کوی لندغری فساد فحشاء غیر از اینها اگر کدام دست آورد داری بسم الله عجب حرف های مفت به سر تا اگر به قدرت یا حکومت داری با مقاله میشد حال مقاله نویسان یا بازیگران فیلم ها ریس جمهور میشد بس دیگه بیایم وطن خود را جور آباد کنیم به دنیا به کشورها نگاه کنیم که اونها کجا استن ما کجا استیم مگر اون ها اقوام ندارد کویش زبانها ندارد یا...

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است