تغاری بشکنه ماستی بریزه...
سرنوشت نداشته‌ مردم مظلوم ما در دست دلالانی است که از وضعیت افغانستان به عنوان یک متاع در بازار سیاست استفاده کرده و به نام دفاع از حقوق بشر و زنان مصروف دکانداری شده‌اند 
تاریخ انتشار:   ۲۲:۵۵    ۱۴۰۳/۸/۲۸ کد خبر: 176328 منبع: پرینت

تغاری بشکنه ماستی بریزه
خدا باشه به کام کاسه لیسان
افغانستان برای بار چندم فروریخت. همه آواره شدند و کشور برگشت به بیست سال قبل. نه بیست سال قبل که به قرون وسطی. نسل نو از آینده محروم و نسلی که دانش‌آموخته بود بیکار شد. نسل موجود نیز قربانی ندانم‌کاری های خودش گردید. روزگار ما دوباره به قهقرا رفت و در این میان یک عده هنوز که هنوز است به دنیال منافع شخصی شان استند. انگار که هیچ قیامتی برپا نشده و دنیا برای شان گل و گلزار است. از این شهر به این شهر و از این سوی دنیا به آن سوی دنیا می‌پرند تا به زعم خود شان برای ملت سرنوشتی بسازند.

کدام سرنوشت؟ کدام ملت؟ کدام تلاش؟
سرنوشت نداشته‌ای مردم مظلوم ما در دست دلالانی است که از وضعیت افغانستان به عنوان یک متاع در بازار سیاست استفاده کرده و به نام دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان به شدت مصروف دکانداری شده‌اند. من تلاش‌های برخی از فعالان سیاسی را در شرایط فعلی و در بیرون از کشور ستایش می‌کردم و قسمتی از این فعالیت‌ها را برای رسیدن به سرنوشت مطلوب مؤثر می‌دانستم. اما گذشت زمان نشان داد که چنین نیست. برخی از این دلال‌ها و دلاله‌ها یا دلقک دربار بودند و یا مترسک مجلس نمایندگان که در دو دهه گذشته فرصت‌های موجود را غنیمت‌گفته به یغما بردند.

بیست سال پسین که باید دوران سازندگی می‌بود، به بیست سال پیشین پیوست که هویت مشهور آن ویرانگی داشته‌های معنوی است. در بیست سال پیشین سه قشر از نخبگان کشور یعنی (کمونیست‌ها، مجاهدین و طالبان دور اول) بر این کشور حکم راندند و این سه طیف به نمایندگی از تمام نخبه‌ها و داشته‌های افغانستان آن زمان در آزمون سرنوشت ناکام ماندند و هر یک ملامتی را به گردن دیگری انداختند.

در بیست سال پسین تنها قشری که در آزمون وضعیت فعلی شرکت نکرده بود، تکنوکرات‌های غربی در بیرون و علاقمندان داخلی شان بود که کاسه و کوزه را بر فرق سه گروه قبلی شکستند و خود را ناجی افغانستان معرفی ‌کردند. بیش‌تر اینان مانند عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی از جانب حامیان غربی شان رقصانده می‌شدند. یکی از آن‌ها به صفت خوش‌پوش‌ترین آدم سال بر‌گزیده می‌شد، دیگری مغز متعفن جهان معرفی می‌گردید و برخی‌ها را نیز با جوایز صلح و لیاقت مورد تشویق قرار می‌گرفتند. این بزرگواران که سال‌ها از مردم دور بودند، مردم را نمی‌شناختند. روی شان به سمت جامعۀ جهانی بود و پشت (ک...) شان به طرف ملت. با تعهدی که به کشور متبوع شان داشتد، اکثراً به عضویت در شبکه‌های جاسوسی متهم بودند به دستور خارجی‌ها عمل می‌کردند و تا توانستند بر سرنوشت این ملت بیچاره مرداری کردند و در نهایت دودسته کشور را به طالبان دور دوم سپردند.

بقایای سه جریان قبلی نیز در میان امواج وارداتی راه خود را گم کرده و در گرداب فساد و بی‌نظمی غرق شدند. آنچه از آنان باقی‌مانده بود با طیاره‌های غربی پایدل‌کشال افغانستان را ترک کردند و برخی‌ها با ثروتی که اندوخته بودند، زندگی پرناز و نعمتی را برای خود و اقارب شان در برون فراهم ساختند.
در این میان طغاری شکست و ماستی ریخت تا کاسه‌لیسان همیشگی تاریخ به نان و نوایی برسند. اینان مصروف پروپوزل‌سازی اند و مبالغ هنگفتی را تحت نام حقوق بشر و حقوق زنان دریافت می‌کنند. یک روز در ترکیه، یک روز در اروپا، یک روز در آمریکا، به نام صلح، به نام جریان فشار بر طالبان، به نام نقش زنان در ایجاد مصالحه و مفاهم، جلسات زنانه و مردانه‌ی مختلفی را برگزار می‌کنند. تا جایی که من تحقیق کردم، این افراد متخصصان تدوین پورپوزل‌ و ایجاد انجو (NGO) اند که از هر وضعیتی برای خود کار جور می‌کنند و نهادهای بین المللی را متقاعد می‌سازند تا برای شان پول بدهند و ‌از این درک به زراندوزی و امرار معیشت مشغولند.

از آن طرف طالبان دوم که با شمشیر دولبۀ دیانت و قومیت به جنگ تمدن رفته بودند، تا توانستند انسان‌های متمدن را کشتند و مظاهر تمدن را نابود کردند. اینان یک تنه بر نظم نوین جهانی و اندیشۀ ریالیسم ریدند و آیدیالیسم را با زور برچه بر کرسی قدرت نشاندند. هر روز بر ریش جامعۀ جهانی و سازمان ملل می‌خندند و پول‌های شان را در جهت مدرسه‌سازی و انتحاری پروری به مصرف می‌رسانند.
این از وضعیت داخلی‌های ما و این هم از وضعیت بیرونی‌های ما.

محمد افضلی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حقوق بشر
بازار سیاست
نظرات بینندگان:

>>>   آقای افضلی آره شماه ازنخبگان صبحت کردین کدام نخبگان کدام وطن دوست تان شاگردان غرب یاشاگردان شرق مادراین وطن اگرنخبه میداشتیم که وظ مااینجوری نبودهمگی ازقصبان غرب یاشرق برما تمیل میکردن شماشایدندانیم که یک جوان افغانستان درایران چه ذلت میکشت فقط یکی ودیگری مکوم وفاش بگوید که خدشماهم ازاونهایم فلن کی دوراغارت زبان فرهنگ بدون استغلا ماست این وزیت ادام خاهدداشت
شاه محمود ازهرات باستانی

>>>   جناب افضلی صاحب ، حقیقت را نوشتید و بر دیوار نا امیدی آویختید ، به هر حال قشر جوان کشور راه خودشان را در عمق ظلمات به نور ایمان و شمشیر مقاومت به سوی آینده روشن خواهد گشود و من و شما بازهم گردش تخت و بخت را به نظاره خواهیم نشست.

>>>   چه مرثیه غم انگیزی! رسانه است یا محفل روضه خوانی؟

>>>   سلام و عرض ادب به شما !
جناب افضلی صاحب ...
چقدر خوب گل گفتی و قلم ات گلاب گردد...
دکتر سادات

>>>   حسادت و حماقت همیشه باعث شکسته شدن تغار شده

>>>   🌏🚥 همین مردم ....ناقلین و متحجر افغانپشتونی بدترین میکروب انسانی و اشغالگران جراثیمی و مزدور کافران هستند
که اینها فردا از طرف فارسیزبانان/ترکتباران سرکوب شدنی و بطرف سرحد جنوبی و مشرقین رانده شدنی هستند

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت خود را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است